داستان سریال
سیامک سلطانی و سعید سلطانی برادر هستند و در خانهای در جنوب شهر همراه پدرشان زندگی میکنند سیامک آدم کلاهبردار ی است وقصد دارد تا با معرفی کردن خود به عنوان یک جوان تحصیلکرده و پولدار با یک دختر ثروتمند به نام نوشین ازدواج کند. ولی سعید برخلاف برادرش درستکار بوده و مورد اعتماد صاحبکارش دکتر مجلسی میباشد...