دو باجناق به نامهای سیروس و رحمان تصمیم میگیرند با مشارکت یکدیگر، یک شرکت خدماتی تأسیس کنند. از آنجایی که آنها سرمایهای برای راهاندازی شرکت ندارند..
کی جون، کارمند یک شرکت بیمه، پس از تجربه سه طلاق که زندگی و وضعیت مالیاش را ...
خانواده ای از اردک ها سعی می کنند پدر بیش از حد محافظ خود را متقاعد کنند که به ...
پسرعموی اصغر به نام رجبعلی به دعوت دایی خود از روستا به شهر آمده و به دیدن او ...
هنگامی که یک لحظه نادر صورتی و پر زرق و برق از سرنوشت، آرزوی تلما اسبپونی را برای ...
تقی کامیونی دارد که برای امرار معاش با آن کار میکند و عزت به عنوان شاگرد راننده، ...
اروین خود را در تگزاس سرگردان می بیند، جایی که تحت بال یک حفاری نفت تقریباً ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید